مهارت خودآگاهی

یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی، مهارت خودآگاهی است. صاحب‌نظران خودآگاهی را شناختی که فرد نسبت به خود به دست می‌آورد، می‌دانند که این شناخت به دو طریق کسب می‌شود یکی از طریق مقایسه‌ای که فرد بین خود و اطرافیان انجام می‌دهد و دیگری از طریق بازخوردهایی که سایرین به فرد می‌دهند. به‌این‌ترتیب فرد به احساس خوبی دست پیدا می‌کند و خود را توانا، جذاب و دوست داشتنی می‌بیند. این توصیف که تداعی‌کننده توانایی‌های فرد است در روان‌شناسی خودآگاهی نامیده می‌شود.
توانایی‌هایی که لازمه دانستن خودآگاهی است، سه دسته است که شامل:
۱-توانایی‌های جسمی و فیزیکی
۲-توانایی‌های فکری و روحی
۳-توانایی‌های جسمی و روحی   با هم می‌شود. انسان باید برای شناخت دقیق‌تر و بهتر خود، آگاهی‌هایش را در مورد شناخت توانایی‌های خود طبقه‌بندی کند. مثلا بداند که شناخت علایق، خصوصیات، روحیات، احساسات، هیجانات، تفکرات و عواطف منوط به داشتن آگاهی دقیق از خصوصیات روحی و روانی و درونی خود است که همان شناخت فکر است و روان‌شناسان از آن فرآیند آگاهی داشتن از فکر به‌عنوان فراشناخت یاد می‌کنند.
همچنین شناخت توانایی‌های جسمانی منوط به شناخت خصایص و توانایی‌های بیرونی و فیزیکی او است. دیگران عامل مهمی برای شناساندن توانایی‌های انسان‌ها به خود فرد هستند بنابراین می‌بینیم که مهارت خودآگاهی به این مساله اشاره دارد که افراد باید بتوانند تصویری واقعی از خود ارایه دهند و خودشان را تعریف کنند، ارزش‌های مورد قبول خود را بشناسند و بر خواسته‌ها، نیازها، تمایلات، ترس‌ها و هیجانات، عواطف، روحیات، مشخصات جسمانی و ویژگی‌های جنسیتی و خصایص مثبت و منفی خود واقف باشند.در حقیقت انسان‌ها به‌وسیله نمادهایی خود را به اشخاص و دیگران معرفی می‌کنند. این نمادها می‌توانند کلامی و غیرکلامی باشند. زبان وسیله مهمی برای شناساندن خود به دیگران است اما این تنها وسیله برای شناسایی خود به دیگران نیست و انسان‌ها به طرق دیگری نیز خود را می‌شناسانند و آن طرق غیرکلامی است؛ مثلا بعضی از اشخاص لباس‌هایی می‌پوشند که وابستگی آنها را به گروهی خاص، اعتقادها و باورهای مورد قبول‌شان نشان می‌دهد. علاوه بر این افراد از نشانه‌های دیگری به‌خصوصیات یکدیگر پی می‌برند.
مثلا از سرخ شدن فردی در جمع، پی می‌برند که وی خجالتی است یا از امتناع اشخاص از پرواز با هواپیما و عدم علاقه به کوهنوردی، می‌توان به ترس از ارتفاع در وجود آن اشخاص پی برد.
به‌طور خلاصه می‌توان گفت که مجموعه حالات چهره و رفتارهای غیرکلامی و عادات منحصربه‌فرد شخصی ما به دیگران هستند که سایرین نیز با بازخوردهایشان، ما را از وجود آنها آگاه می‌کنند و در نتیجه به رشد خودآگاهی ما کمک می‌کنند. افراد باید خود را بشناسند و به ارزش‌ها و توانایی‌های خود پی ببرند و آن را به دیگران بشناسانند. اکثر مکاتب الهی و تربیتی و دینی نیز افراد را به شناخت خود دعوت می‌کنند و از اینجا می‌توان دریافت که مهارت خودآگاهی جزو مهارت‌های مهم است. این مهارت ارتباط تنگاتنگی با اعتماد به نفس دارد چراکه اعتماد به نفس، اعتماد به خود و توانایی‌های خویشتن است.
آگاه بودن به توانایی‌های خود و نشان دادن آن به دیگران، اعتماد به نفس افراد را بالا می‌برد. مثلا فردی پس از آموختن موسیقی و پی بردن به استعداد خود در آن زمینه و ماهر شدن در آن، بیشتر از قبل خود را باور می‌کند و بر میزان اعتماد به نفس وی افزوده می‌شود، از طرفی وقتی اعتماد به نفسش بالا می‌رود می‌تواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند و در برقراری روابط اجتماعی موفق‌تر از گذشته عمل کند، از این منظر خودشناسی مقدمه ارتباط با دیگران است.
به‌طور خلاصه باید گفت که آگاهی افراد به حالات روحی‌شان به کنترل هیجانات‌شان کمک می‌کند و در نتیجه برای افراد سودمند است همان‌گونه که عدم آگاهی‌شان برای آنان مشکلات و تعارضاتی را به همراه دارد. آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود، داشتن تصویر واقع‌بینانه از خود، آگاهی از حقوق و مسوولیت‌های خود، توضیح ارزش‌ها، انگیزش برای شناخت، داشتن عزت‌نفس، لذت بردن از زندگی، برخورد مناسب با ناکامی‌ها و شکست‌ها، ارزشیابی موثر بودن اعمال خود، تشخیص نیازهای جسمی و روانی، علایق و نیازها و توصیف دیگران درباره خود از مصادیق و ابعاد خودآگاهی است.

چرا بعضی افراد کلام نافذی دارند ؟

این اشخاص در اصل دارای برخی خصوصیات اخلاقی هستند که قدرت مجاب کردن دیگران را به آنها می بخشند و یاعث می شوند که کلامشان تاثیرگذاری بالایی داشته باشد و همین کلام نافذ نیز باعث حرکت آنها به سمت موفقیت می شود.

در این قسمت تلاش داریم شما را با ویژگی های افرادی آشنا کنیم که می توانند به راحتی دیگران را متقاعد به انجام کاری کنند.


۱- می دانند که چطور با دیگران ارتباط برقرار نمایند

اینکه تلاش شما برای متقاعد کردن دیگران تا چه اندازه می تواند موفقیت آمیز باشد، به ارتباط کلی تان با مشتری، همکار یا طرف مقابل تان باز می گردد. اگر آن فرد را به خوبی نمی شناسید بهتر است که هرچه سریع تر رابطه ای دوستانه را با او برقرار نمایید، زمینه های مشترکتان با او را پیدا کرده و در جهت بهبود رابطه خود با آن فرد تلاش کنید.


۲- ویژگی های شخصیتی دیگران را پیدا می کنند

افرادی که قدرت مجاب کردن دیگران را دارند شناختن طرف مقابل خود را در اولویت قرار می دهند. آنها یاد می گیرند فرد مقابلشان چه کسی است و در مورد علاقمندی هایشان مطالعه می کنند. هرچه ویژگی های شخصیتی افراد مقابل به خود را بهتر درک کنید راحت تر می توانید پیام خود را به گونه ای که با خواسته هایشان منافاتی نداشته باشد به آنها منتقل نمایید.


۳- اثری مطلوب از خود بر جای می گذارند

افرادی که قدرت متقاعد کردن دیگران را دارند می دانند که برجای گذاشتن اثری مطلوب بر دیگران اهمیت بالایی دارد چراکه آدم ها ظرف همان چند ثانیه اولیه ملاقات در مورد یکدیگر قضاوت می کنند. آنها می دانند که در هر برخورد باید بهترین اثرگذاری را داشته باشند.


۴- یاد می گیرند که چطور نیازها را تعریف کنید

افراد دارای کلام نافذ می دانند که برای خرید و فروش کالا یا مجاب کردن دیگران به انجام کاری باید نیازی وجود داشته باشد. اگر نیازی نباشد، هیچکدام از این اتفاقات نیز رخ نخواهد داد. لذا بهتر است حوزه ای را که در آن نوعی کاستی یا نقص احساس می شود را بیابید و سپس کالا یا خدماتی که برای رفع این نقیصه در اختیار دارید، عرضه نمایید.


۵- هوش حسی خود را پرورش می دهند

افراد اثر گذار می دانند که چطور احساسات خود را مدیریت نمایند. آنها در درگیری ها آرام هستند و زمانی که اوضاع بر وفق مرادشان نیست کنترل خود را از دست نمی دهند. این افراد همواره آرامش خود را حفظ کرده و دیگران را متقاعد می کنند که باورشان کنند.


۶- کنجکاو و پیگیر هستند

افراد اثرگذار معمولا پاسخ همه سوالات را با خود به همراه ندارند اما همواره سوالاتی در ذهنشان وجود دارد که به دنبال پاسخ برای آنها می گردند. مزیت کنجکاو بودن این است که می توانید بیشتر از چیزی که پیشتر می دانستید یاد بگیرید.


۷- اعتماد به نفس خود را نشان می دهند

اعتماد به نفس همواره برانگیزنده و تاثیر گذار است و شاید از این لحاظ هیچ ویژگی دیگری با آن برابری نکند. هرچه بیشتر به کاری که انجام می دهید اطمینان داشته باشید، واکنش افراد به رفتار شما نیز بار مثبت بیشتری دارد. اغلب افراد به دنبال همان اعتماد به نفسی در دیگران هستند که دوست دارند خودشان داشته باشند.


۸- می دانند که چطور الهام بخش باشند

افراد تاثیر گذار می دانند که انسان به اقتضای طبیعتش دوست دارد با محیط پیرامون همخوانی و هماهنگی داشته باشد. زمانی که با فردی ابراز هم دردی می کنید و زمینه های مشترکتان با او را می یابید، نوعی حس اعتماد را در دیگران ایجاد کرده و به آنها اطمینان می دهید که تنهایشان نمی گذارید و به همین دلیل قادر خواهید بود که اثرگذاری بالایی داشته باشید.


۹- می دانند که چطور یک راوی فوق العاده باشند

این افراد می دانند که چطور یک ماجرا را به شیوه ای تاثیرگذار و اغواکننده تعریف کنند. آنها می دانند زمانی که افراد دیدگاهی اثرگذار در مورد یک مقوله داشته باشند احتمالا آنکه جذبش شده و آن را مورد پذیرش قرار دهند بسیار زیاد خواهد بود.


۱۰- صمیمی می شوند

افراد دارای کلام نافذ اسامی را یاد می گیرند و از آنها در صحبت های خود استفاده می کنند. با این کار احترام شان به فرد مقابل را نشان داده و به او اعتبار می بخشند.


۱۱- اعتبار دارند

آخرین اما شاید مهم ترین ویژگی افراد اثرگذار این است که از ارزش معتبر بودن و واقعی بودن آگاهند. زمانی که دیگران باور کنند شما همان شخصی هستید که ادعا می کنید، مطمئن می شوند که نقش بازی نمی کنید و سعی در پنهان کردن شخصیت واقعی خود ندارید و به شما ایمان می آورند.

توانمندی های خود را دست کم نگیرید و مطمئن باشید که می توانید ویژگی های شخصیتی چنین افرادی را فرا بگیرید. با نیت واقعی و درست تصمیم بگیرید که چنین خصوصیاتی را در خود نهادینه کنید و آنگاه مطمئن باشید که در جهت صحیح حرکت می کنید.

قد و موفقیت رابطه دارند؟

آیا قد شما موفقیتتان را تحت?تاثیر خودش قرار می‌دهد؟ اگر این‌طور است، چرا و چگونه؟ آیا بلندقدها واقعا باهوش‌ترند؟ این سوال‌هایی است که ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد…این خیلی هم عجیب نیست؛ چون در دنیای امروز درباره بلندی و کوتاهی قد افراد و تاثیر این عامل بر جلوه‌گری و موفقیت افراد اظهارنظرهای متفاوتی می‌شنویم. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد بلندقدها، چه مرد و چه زن، در پیداکردن شغل، خوش‌شانس‌تر از افراد کوتاه‌قد هستند در حالی که خیلی از افراد کوتاه‌قد در شغلشان از بلندقدها بسیار موفق‌ترند. شاید افراد قدبلند راحت‌تر کار پیدا کنند، اما ممکن است به دلیل نداشتن مهارت کافی کارشان را از دست بدهند. در صفحه «موفقیت» این هفته به این موضوع پرداخته?ایم.

پرسشی از دکتر پرویز رزاقی روان‌شناس


هـرکـه قـدش بـیـش، بـخـتـش بـیـشـتـر؟

«آلفرد ادلر، روان‌شناس بنام اتریشی، در یک خانواده ثروتمند به دنیا آمد. او کودکی خوبی نداشت. ادلر اندام کوچکی داشت، بیمار بود و خانواده‌اش طردش کرده بودند، اما با جدیت کار کرد و در بین همسالانش محبوبیت به دست آورد و این موفقیت ادامه پیدا کرد.» دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس، از او مثال می‌زند تا بگوید به بهانه قد بلند نبودن، نباید به این نتیجه رسید که نمی‌توان موفق بود. با ایشان در مورد این موضوع گفت‌وگو کرده‌ایم.


سلامت: تا به حال تحقیقی انجام شده که بتواند به صورت علمی ثابت کند قد روی موفقیت افراد تاثیر دارد؟

ببینید، آب در دمای ۹۸ درجه سانتی‌گراد جوش می‌آید و این پدیده از لحاظ علمی ثابت شده در حالی که رابطه بین قد بلند و موفقیت افراد از نظر علمی اثبات نشده است، اما تحقیقات مطرح شده در این زمینه‌ نشان می‌دهد افراد قد بلند در جوامع مختلف احساس بهتری به خودشان و موقعیت اجتماعی‌شان دارند که این احساس بهتر، باعث بروز رفتار بهتر و مناسب‌تری می‌شود؛ رفتاری که می‌تواند موفقیت را برای آنها رقم بزند، بنابراین موفقیت آنها ناشی از قد بلندشان نیست، بلکه در اصل ناشی از احساسی است که به خودشان داشته‌اند. مثلا اگر دقت کنید می‌بینید بین دخترهای هم سن و سال بلندقدترها بیشتر مورد توجه هستند و بیشتر به آنها به عنوان رهبر یک گروه توجه می‌شود.


سلامت: یعنی فرد قد بلند راحت‌تر و شاید بدون کمترین تلاشی جلب توجه می‌کند؟

بله، اما فرد کوتاه قد اگر می‌‌خواهد توجه بیشتری را جلب کند، باید بر سایر توانایی‌های خود تمرکز داشته باشد و آنها را بالا ببرد، مثلا از نظر علمی خودش را مطرح کند یا از نظر مالی وضعیتی پیدا کند که مورد توجه قرار بگیرد یا روی بالا بردن قدرت کلامی یا ارتباط‌هایش متمرکز شود.

البته همیشه هم این اتفاق نمی‌افتد، مثلا مراجعی داشتم که یک آقایی بود با ۱ متر و ۹۰ سانتی‌متر قد. وقتی وارد مطب شد، دیدم با این قدبلندش یک کفش پاشنه تخم‌مرغی هم پوشیده تا بلندتر به نظر برسد. وقتی علت را پرسیدم، گفت: «احساس می‌کنم ۵/۱ متر زیرزمین هستم!» وقتی این فرد را روانکاوی و روان‌درمانی کردم؛ متوجه شدم در دوران کودکی، چاق و قد کوتاه بوده و همیشه دوستانش او را مسخره می‌کرده‌اند و هنوز همان فرد کوتوله درونش زندگی می‌کند!


سلامت: به نظر می‌رسد قد بلند برای مردان و در جامعه مردانه عامل مهم‌تری است؟

بله، طبیعی هم است زیرا به مردان احساس توانمندی و احساس قدرت بیشتر می‌دهد؛ شبیه احساسی مثل داشتن یک اتومبیل ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیونی که باعث می‌شود فرد احساس قدرت کند.


سلامت: زنان به این نوع احساس توانمندی و قدرت نیاز ندارند؟

چرا، اما باید بگویم در این مقوله تفاوت جنسیتی حاکم است. مردها بیشتر به «قدرت» نیاز دارند و خانم‌ها به «پذیرفته‌شدن» و «دوست‌‌داشته‌شدن». زنان نیاز دارند دیگران آنها را بپذیرند و به آنها محبت کنند.


سلامت: پس چرا میل به داشتن قد بلند بین خانم‌ها و به‌خصوص دختران هم زیاد شده است؟

خانم‌ها بیشتر دنبال متوسط قد در جامعه هستند و نه قد بلند! اتفاقا من خانم‌های زیادی را دیده‌ام که قدبلند باعث بروز احساس منفی در آنها شده بود تا جایی که به تنهایی تن داده‌ بودند چون اعتقاد داشتند باید فردی هم قدشان پیدا شود تا با آنها ازدواج کند.


سلامت: می‌گویند یکی از مشکلات احساسی و روانی‌ای که ناپلئون بناپارت داشت، قد کوتاهش بود. آیا درست است و این موضوع را می‌توان به دیگران هم تعمیم داد؟

نه، بناپارت فقط قد کوتاهی نداشت، وضعیت‌ خانوادگی او هم مناسب نبود. در یک خانواده پرجمعیت و فقیر بزرگ شده بود، مادرش احساس حقارت داشت و خیلی مسایل دیگر که شاید قد یکی از کمرنگ‌ترین آنها بود.


سلامت: پس فقط یک عامل نمی‌تواند باعث عقده حقارت یا مشکلات روانی و… شود؟

نه! قد فقط یک عامل است و نمی‌توان گفت حتما باعث ایجاد عقده حقارت در همه شود، اما مثلا «آلفرد ادلر»، یکی از پیشگامان علم روان‌شناسی که عقده حقارت را مطرح می‌کند، خودش کسی بوده که در زمان کودکی قد کوتاهی داشته و چاق بوده و در مدرسه مورد تمسخر دیگران قرار می‌گرفته است. اما تلاش کرد و نتیجه‌اش شد روان‌شناس بزرگی که این مشکل را مطرح و بررسی می‌کند.

سلامت: به هر حال قد کوتاه‌تر از متوسط، محدودیت‌هایی برای افراد به‌خصوص آقایان ایجاد می‌کند. راهکار خارج شدن از این وضعیت چیست؟ اصلا وجود دارد؟

بله، باید روی توانمندی‌هایمان تمرکز و تفکر مثبت را در خودمان تقویت کنیم.


سلامت: برای بچه‌ها چه باید کرد؟

اگر متوجه شدیم کودک ما قد کوتاه‌تری نسبت به هم سن و سال‌هایش دارد، باید تحت‌نظر متخصص غدد قرارگیرد. در مرحله بعد می‌توان رفتار مثبت را تقویت و او را در رشته‌های خاصی توانمند و به سمت رفتاری تشویق کرد که باعث موفقیتش می‌شود. باید توانمند‌ی‌های مثبتش را به او یادآوری کرد و خودش را برای خودش مثال زد.


سلامت: در مورد افراد بزرگسال چه می‌توان کرد؟

این موضوع را به افراد بزرگسال هم می‌توان یادآوری کرد که هر فردی خصوصیات فیزیکی خاص خودش را دارد که نمی‌توان خیلی آنها را تغییر داد. مثلا خصوصیتی مثل قد را مثل وزن نمی‌توان بالا و پایینش برد، اما می‌توان با توانمند کردن خود، احساس مثبتی درباره خود به وجود آورد، احساسی که باعث بروز رفتار درست و در نتیجه موفقیت ‌شود.


رابطه قد و خوشایندهای ما

قد در روابط خصوصی افراد هم تاثیرگذار است؛ بیشتر خانم‌ها ترجیح می‌دهند مردی را انتخاب کنند که از خودشان بلندتر باشد و مردان زنانی را می‌پسندند که قد بلندی ندارند و شیوه صحبت کردنشان احساسی‌تر است. مردان برخلاف زنان، توجه چندان زیادی به قد طرف مقابلشان ندارند حتی اگر خودشان کمی از حد معمول هم قدبلندتر باشند.

  ادامه مطلب ...

تأثیرات شبکه های اجتماعی

استفاده از اینترنت و برخی سایت ها که باعث تعامل افراد در قالب چارچوبی خاص است، اگر کنترل شده و با شناخت باشد، تأثیرات مثبتی داشته و سبب تقویت ارتباطات می شود؛ زیرا تبادل اطلاعات آزاد همواره به دنبال روابط آزاد و در چارچوب مشخص بوده و از نظر تاریخی نیز انسان همواره به دنبال حصول روابطی مبتنی بر تبادل اطلاعات بوده است.

نقش شبکه های اجتماعی، نقشی غیرقابل انکار، مهم و تأثیرگذار در دنیای امروز، به ویژه در دنیای دیجیتال است. اگر شبکه های اجتماعی با مدیریت، نظارت و کنترل داخلی در کشور با شرایط فرهنگی و بومی خودمان راه اندازی شود، به مراتب می تواند مفیدتر و تأثیرگذارتر از شبکه های اجتماعی هم چون «فیس بوک» و «توئیتر» باشد. اکنون بسیاری از مباحثی که در «فیس بوک» و «توئیتر» مطرح می شود، با فرهنگ دینی، اسلامی و ایرانی ما هم خوانی ندارد.


چیستی شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی مجازی، نسل جدیدی از فضای روابط اجتماعی هستند که با این که عمر خیلی زیادی ندارند، به خوبی توانسته اند جای خود را در زندگی مردم باز کنند. مردم بسیاری در سنین مختلف و از گروه های اجتماعی متفاوت، در شبکه های اجتماعی مجازی کنار هم گرد آمده اند و از فاصله های بسیار دور در دنیای واقعی، از این طریق با هم ارتباط برقرار می کنند.

شبکه های اجتماعی، نقش پررنگی در دنیای امروز دارند که نمی توان آن ها را نادیده گرفت. این سایت ها بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی افراد و در سطح کشورها و حتی بین الملل تأثیرگذارند و به همین دلیل، در حال گسترش هستند و در آینده، به مراتب نقش بیشتر و مهم تری را در زندگی بازی خواهند کرد.

شبکه های اجتماعی، یکی از انواع رسانه های اجتماعی به شمار می روند. رسانه های اجتماعی در سال های اخیر در زندگی آنلاین و آفلاین کاربران اینترنتی، آن چنان تأثیرگذار بوده اند که شکل های ارتباطات اجتماعی نیز از این رسانه های جدید تأثیر پذیرفته است. امروزه رسانه های اجتماعی به بخش جدایی ناپذیر زندگی بسیاری از مردم تبدیل شده اند. شبکه های اجتماعی، بخشی از رسانه های اجتماعی هستند که با اهداف مختلفی ایجاد شده و کاربران بسیار زیادی را به خود جذب کرده اند.

امروزه بعضی از شبکه های اجتماعی با سرویس هایی که ارائه می دهند و با کاربری هایی که دارند، خود به یک رسانه خبری تبدیل شده و اثرات عمیقی بر وقایع مختلف در دنیای واقعی گذاشته اند؛ به خصوص بر زندگی افرادی که در آن عضو هستند.

به عبارت ساده تر، یک شبکه اجتماعی، سایت یا مجموعه سایتی است که به کاربرانی که دوست دارند علاقمند ی ها، افکار و فعالیت های خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند و دیگران هم با آنان به اشتراک بگذارند، این مکان را می دهد. شبکه های اجتماعی به خصوص آن هایی که کاربردهای معمولی و غیرتجاری دارند، مکان هایی در دنیای مجازی هستند که مردم خود را به طور خلاصه معرفی می کنند و ارکان برقراری ارتباط بین خود و هم فکرانشان را در زمینه های مختلف مورد علاقه فراهم می کنند.


تأثیرات شبکه های اجتماعی بر ابعاد مختلف زندگی

امروزه، گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، بر ابعاد مختلف زندگی بشر ـ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی ـ تأثیر گذاشته است. با کمرنگ شدن اهمیت زمان و امکان و بی نیازی به مکان مشترک برای برقراری ارتباط، افراد به شکل بسیار آسان تری می توانند در فضای مجازی، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این شکل جدید برقراری ارتباط، موجب تحول در فرهنگ و هویت جوامع می شود.

ویژگی های ارتباطات الکترونیکی در فضای مجازی، شرایطی متفاوت با روابط رو در رو را برای کاربران فراهم می کند. سرعت عمل، ناشناس ماندن و…، فضای یکسان و مشابهی را فارغ از الزاماتی چون جنسیت، طبقه، قوم، نژاد و مکان فراهم می کند که تجارب متفاوتی را برای کاربران به وجود می آورد. تعاملاتی که در این فضا اتفاق می افتد، برای کاربران اینترنتی، ذهنیت و گرایش جدیدی ایجاد می کند که می تواند رفتار و تعاملات آن ها را در دنیای حقیقی، تغییراتی هر چند جزئی بدهد. ارتباطات اینترنتی می تواند انگیزه بیشتری را برای کاربران در بازی با هویت، رفتارهای آزمایشی و ارائه تصویری غیرواقعی فراهم سازد که ریسک شرمندگی در آن کمتر است.


1) هویت زدایی

فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی موجب می شود تا اجتماعات و هویت های جدیدی تشکیل شود. وسایل نوین اطلاعاتی و ارتباطی، تغییراتی را در برداشت های فرد به وجود می آورد و هویت ها را در وضعیت تازه ای قرار می دهد که با گذشته بسیار متفاوت و حتی گاهی مغایر است.

هویت در اجتماعات مجازی در مسیر فراملیتی شدن حرکت می کند. جامعه اطلاعاتی، مبین هویت بی ثبات، تغییرپذیر و منعطف انسان جدید است. در این جامعه، دیگر نزدیک بودن افراد از نظر مکان، نشان دهنده صمیمیت آن ها نیست و افراد در کشورهای مختلف می توانند با هم ارتباط داشته و احساس نزدیک بودن و هویت یکسان داشته باشند. هویت ملی در جامعه اطلاعاتی، به دلیل ظهور اجتماعات مجازی، به شدت تهدید می شود. در اجتماعات مجازی معمولاً افراد حداقل در یک چیز اشتراک دارند و آن، علایق و منافعی است که آن ها را دور هم جمع می کند. این منافع که همان دسترسی به اطلاعات است، هویت آن ها را می سازد؛ هویتی که مدام در حال تغییر و ناپایدار است.

هویت افراد در اجتماعات مجازی «هویتی دیجیتال» است و سرزمین، زبان بومی و محلی، کشور، فرهنگ ملی و نژاد، هویت افراد را در اجتماعات مجازی تعیین نمی کنند؛ بلکه منافع مقطعی، محدود و در حوزه موضوعات مختلف افراد را دور هم جمع می کند و هویت آن ها را می سازد.


2) انزواطلبی

از مهم ترین ویژگی های فضای مجازی، گسترش اهمیت فرد و حیطه خصوصی در برابر جمع و حوزه عمومی است. افراد در فضای مجازی در عین حال که می توانند در گروه های مختلف حضور داشته باشند؛ می توانند خود را جدا از دیگران و تنها نیز حس کنند. نبود مراتب قدرت در فضای مجازی، باعث می شود فردیت افراد در جمع حل نشود. در جهان واقعی، قدرت انتخاب افراد، همواره تحت تأثیر عواملی چون جبر مکان، زمان، فرهنگ، حکومت و… محدود بوده است؛ اما در جهان مجازی این مرزها وجود ندارد و افراد می توانند در مقیاس جهانی دست به انتخاب بزنند.

رسانه های جدید، رسانه های فردی شدن و مبتنی بر تعامل فردی انسان ـ رایانه هستند و موجب می شوند انسان ها بیش از پیش گوشه گیر، منزوی و کم تحرک شده و کم کم از زمینه عملی زندگی خود دور شوند. به عبارت دیگر شکل گیری اجتماعات در فضای مجازی، موجب می شود که اجتماعات در جهان واقعی، به تدریج کم رنگ و بی اهمیت شود. این بدان معناست که منبع هویت بخشی افراد، متکثر و متنوع می شود و به همین جهت هویت ملی و انسجام اجتماعی یک جامعه به تدریج تضعیف می شود.


3) فردگرایی

با آمدن شبکه های اجتماعی مجازی، شکل جدیدی از زندگی در فضای مجازی شکل گرفت و روابط میان افراد با شکل سنتی آن، فرق کرد و تأثیر غیرقابل انکاری بر روابط اجتماعی برجای گذاشت. شبکه های اجتماعی، یکی از پرطرفدارین رسانه ها هستند که مخاطبان بسیاری، به خصوص از قشر جوان دارند. ویژگی های تعاملی و ایجاد بستر برای ایجاد روابط اجتماعی، از دلایل مورد استقبال واقع شدن شبکه های اجتماعی است. این شبکه ها با قابلیت هایی که در اختیار کاربران خود قرار می دهند، به ۵ اولویت اول کاربران اینترنت تبدیل شده اند.

فرد با طیف وسیعی از افراد در ارتباط است و علایق خود در زمینه های مختلف را با آن ها به اشتراک می گذارد. افراد در شبکه های اجتماعی می توانند هویتی کاملاً دلخواه داشته باشند و بر پایه همان هویت دلخواه، ارتباط مجازی خود را با دیگران گسترش دهند. ظاهر این شبکه ها جمع گراست، اما سبب فردگرایی افراد می شود.

امروزه تغییرات فرهنگی موجب شده که مردم ترجیح دهند در عین تنهایی، ارتباطات گسترده ای هم با جهان پیرامون خود داشته باشند. شبکه های اجتماعی این خواسته را فراهم می کنند. این شبکه ها با سرویس ها و خدمات مختلفی که در اختیار کابران خود قرار می دهند، موجب تأثیرگذاری بیشتر بر زندگی آن ها و جامعه و نیز رفتارهای اجتماعی می شوند، کارکردهای گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ارتباطی دارند و به گفته متخصصان ارتباطات، بیش از پیش رابطه های چهره به چهره را کاهش می دهند.


4) روابط آزاد

محیط های اینترنتی به ویژه شبکه های اجتماعی به گسترش روابط می انجامد، روابطی با هویت جدید! اینترنت به افراد هویتی نامعلوم می بخشد، نظارتی، هم چون نظارت دنیای واقعی هم بر آن حاکم نیست و همین خود، باعث می شود که افراد دچار نوعی آزادی روابط شوند. دختران جوان با ورود به دنیای مجازی به راحتی می توانند با جماعتی گسترده از غیرهمجنسان خود ارتباط داشته باشند؛ ارتباطی که به دلیل نبود هیچ قانون خاص و هیچ نیروی کنترل کننده ای شکل و هویت تازه ای به خود می گیرد؛ ارتباطی که در دنیای واقعی به دلایلی هم چون ترس از آبرو، خانواده، جامعه، دین و … هرگز امکان شکل گیری آن به این شکل و شمایل وجود ندارد. این روابط در شبکه های مجازی به سادگی رخ می هد و رفته رفته بر سبک روابط افراد تأثیری منفی خواهد گذاشت و این نوع ارتباط گسترده و آزاد با جنس مخالف را به شکل عادی درخواهد آورد.


5) استرس زنان

زنان نسبت به هر فرد آنلاین دیگری، تعدی ها و ظلم های بیشتری را تجربه می کنند. آن ها اغلب قربانی مزاحمت های سایبری و آزار و اذیت های آنلاین هستند و هزاران تن از زنان جوان (اگر میلیون ها نفر نباشند) احساس می کنند که نمی توان هیچ کاری در این زمینه انجام داد. البته در فرهنگی که در آن نگاه به زنان جوان کاملاً جنسی است، این تعجب برانگیز نیست که وقتی به زنان جوان ابزاری را برای تعیین هویت خودشان می دهند، آن ها از آن ابزار در همان مسیر استفاده کنند. اکثر اوقات خشونت هایی که علیه زنان در فضای اینترنت وجود دارد، نه تنها باعث استرس می شود که موجب به وجود آمدن صدمات روانی و احساسی جدی نیز می شود.

به طور کلی آسیب های روانی شبکه های اجتماعی را می توان به چهار دسته تقسیم بندی کرد:

1) کاهش احساسات: اغلب ارتباطات در این فضا نوشتاری است و کیفیت ارتباط در فضای واقعی را ندارد و از احساس کمتری برخوردار است. همین امر موجب کاهش احساسات در فرد می شود. ارتباطات متنی، پایه و اساس شبکه های اجتماعی را می سازد و وسایل ارتباطی جدید هم نتوانسته اند خللی در آن ایجاد کنند. این موضوع از آن جا اهمیت دارد که یک نوشته ممکن است حق مطلب را ادا کند، اما به هیچ وجه نمی تواند احساس افراد در جریان کنش متقابل را منتقل کند.

2) متن گرایی: با وجود امکانات چندرسانه ای موجود در فضای مجازی، هنوز هم قسمت بزرگی از ارتباطات در فضای مجازی را ارتباطات متنی (ایمیل و چت) تشکیل می دهد. ارتباط متنی می تواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد.

3) انعطاف پذیری هویتی: افراد در فضای مجازی می توانند چهره ها و بازنمایی های متفاوتی از خود ارائه دهند.

4) دریافت های جایگزین: در ارتباطات مجازی می توان دیوارها را شکست و به حوزه خصوصی دیگران وارد شد و حرف هایی را که افراد حاضر نیستند در ارتباط چهره به چهره بگویند، گفت.

شبکه ‎های اجتماعی از سویی به عنوان یکی از گونه‎ های رسانه‎ های اجتماعی امکانات تعاملی قابل توجهی برای کاربران اینترنتی فراهم کرده و در افزایش مشارکت شهروندان در برخی فرآیند‎ها مؤثر بوده اند، از سوی دیگر این شبکه ‎ها با آسیب های گسترد‎ه ای در حوزه هایی هم چون حریم خصوصی، کپی رایت، اعتیاد مجازی، سوء‎استفاده از کودکان، دزدی اطلاعات و هویت و مواردی این چنینی مواجه بوده اند. چالش حریم خصوصی، از مهم ترین مباحثی است که همواره درباره شبکه های اجتماعی مطرح بوده است. کاربران اینترنتی در این شبکه ها بخشی از اطلاعات شخصی خود را در اینترنت منتشر می کنند که می تواند خطراتی برای آن‎ ها به همراه داشته باشد. 

ادامه مطلب ...

هوش در مقایسه با استعداد

افراد علاوه بر تفاوتهایی که از لحاظ استعدادهایشان با یکدیگر دارند، مثلا یکی در زمینه فنی و دیگری در امور هنری استعداد دارند، از لحاظ هوشی نیز متفاوت از هم هستند. به عبارتی افراد از لحاظ بهره هوشی در طیفی گسترده شده‌اند که از عقب ماندگی ذهنی شدید تا نبوغ و غیر هوشی را شامل می‌شود. اما اکثریت افراد در حدود متوسط قرار می‌گیرند.

کاربرد هوش و استعداد

موفقیت افراد در تمامی فعالیتها و رفتارهای او تا درجاتی به میزان هوش و استعداد او بستگی دارد. هرچند برخی فعالیتها نیاز چندانی به سطح هوشی بالا و یا استعداد خاص در آن زمینه ندارند و همه افراد تا حدودی از عهده انجام آن فعالیتها برمی‌آیند، مثل امور روزمره و شخصی زندگی. اما برخی فعالیتها نیز وجود دارند که لازمه آنها و موفقیت در انجام آنها سطح معینی از هوش و استعداد فرد در آن زمینه است. به عنوان مثال در هنر موسیقی علاوه برداشتن سطح معینی از هوش ، داشتن استعداد از عوامل بسیار ضروریست. بنابراین کاربرد سطح هوشی و استعداد عمدتا در زمینه انتخاب مشاغل و رشته‌های تحصیلی مورد توجه است.

رابطه هوش و استعداد

در گذشته از بهره هوشی برای تعیین اینکه یک فرد در یک زمینه خاص می‌تواند کارایی لازم را از خود نشان دهد یا نه استفاده می‌کردند. به عبارتی آزمونهای هوشی برای تعیین میزان استعداد فرد در آن زمینه بکار می رفت و اولین بار چنین روشی در جنگ جهانی اول و دوم برای گزینش افراد برای تخصصهای مختلف استفاده شد. در جنگ جهانی دوم فقط داوطلبانی را که نمره آنها در آزمون هوشی از حد خاصی بالاتر بود برای آموزش خلبانی انتخاب می‌کردند. در تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده بود برای حقوقدان شدن بهره هوشی ۹۵ – ۱۵۷ ، مهندس شدن ۱۰۰ -۱۵۱ ، مکانیک شدن ۶۰ – ۱۵۵ و … تعیین شده بود.

امروزه علاوه بر تأکید اساسی که بر بهره هوشی در یادگیری مهارتها و حرفه‌ها می‌شود مسأله استعداد نیز در کنار آن اهمیت ویژه‌ای دارد و آزمونهای هوشی نمی‌توانند تعیین کننده صرف میزان موفقیت فرد در یک زمینه باشند. به عنوان مثال فردی که از لحاظ سطح هوشی در حد بالایی قرار دارد لزوما مهندس یا پزشک خوبی نخواهد شد. موفقیت آن وابسته به بهره هوشی او در کنار استعدادهایی که در آن زمینه دارد می‌باشد. افرادی با بهره هوشی یکسان ممکن است استعدادهای مختلفی در زمینه‌های مختلف از خود نشان دهند. فردی ممکن است در زمینه موسیقی مهارت و شایستگی نشان دهد، دیگری در مکانیک و دیگری در علوم پزشکی.

سنجش هوش و استعداد

برای سنجش استعداد افراد در زمینه‌های گوناگون معمولا از آزمونهای ویژه سنجش استعداد استفاده می‌شود. برخی از این آزمونها کلی بوده و تواناییها و استعدادها فردی را به صورت کلی می‌سنجند. مثلا ابزارها و آزمایشاتی وجود دارد که توانایی فرد را در زمینه انجام فعالیتهای ظریف مورد سنجش قرار می‌دهند برخی از این افراد در این زمینه نمرات بالایی می‌گیرند که نشان دهنده استعداد آنها در کارهای ظریف مثل ساعت سازی ، طلاسازی و … است. افرادی که در این زمینه نمره پایین می‌گیرند در یادگیری و انجام این فعالیتها دچار مشکل می‌شوند یا حداقل باید زمان بیشتری برای کسب مهارت در آنها صرف کنند.

برای سنجش هوش نیز از آزمونهای جداگانه‌ای استفاده می‌شود. یک آزمون استعداد بیانگر سطح هوشی فرد نخواهد بود و یک آزمون هوش میزان استعداد فرد را در یک زمینه بطور کلی مشخص نمی‌کنند. البته برخی از آزمونهای هوشی با تعیین هوش و عملی تا حدودی توانایی فرد را در زمینه‌های مختلف کلامی و عملی را برآورد کنند و به صورت یک راهنمایی کلی می‌توانند مفید باشند. به این ترتیب روشن می‌شود با توجه به مجزا بودن بحث هوش و استعداد آزمونهای جداگانه نیز برای برآورد دقیق ویژگیهای فرد مورد استفاده قرار می‌گیرند.

نابغه‌های کودن

در روانشناسی عقب ماندگی ذهنی با افرادی هر چند نادر مواجه می‌شویم که با وجود پایین بودن بهره هوشی حتی در سطحی که به عنوان یک عقب مانده ذهنی معرفی می‌شوند، استعدادهای فوق‌العاده‌ای از خود در یک زمینه خاص نشان می‌دهند. بطوری که استعداد آنها دائما چشمگیر و قابل توجه باشد. یکی از این نابغه‌های کودن با بهره هوشی مربوط به طبقه عقب ماندگی ذهنی متوسط قادر بود با یک قیچی و یک طلق اشکالی را با ظرافت و دقت تمام برش دهد. بدون اینکه از الگو یا مواد و … استفاده می‌کند. این اشکال معمولا اشکال پیچیده مثل یک اسب در حال رسیدن ، یک گوزن با گردنی افراشته بر روی یک صخره و مواردی از این قبیل را شامل می‌شود که با تمام ظرافت هنری برش داده می‌شد.

توصیه‌هایی به والدین و مربیان در زمینه رابطه هوش و استعداد

والدین باید توجه داشته باشند که لزوما داشتن بهره هوشی بالا به منزله دارا بودن استعداد در تمامی زمینه‌ها نیست. افرادی که بهره هوشی بالا دارند ممکن است در زمینه‌های مختلف استعدادهای مختلف داشته باشند. از اینرو بهره هوشی به تنهایی نمی‌تواند تعیین کننده رشته تحصیلی یا شغلی فرد در آینده باشد. بر این اساس والدینی که اصرار دارند فرزند باهوش آنها حتما در رشته‌های ریاضی فیزیک یا مهندسی تحصیل کند ممکن است با در نظر نگرفتن استعداد فرزند خود در زمینه هنر استعدادهای او را سرکوب سازند.

مربیان در مدارس بویژه در مدارس دوره متوسطه باید تمام تلاش خود را در جهت راهنمایی دانش آموزان برای کشف استعدادهای خود به عمل آورند، یکی از این روشها می‌تواند اجرای آزمونهای معتبر استعداد سنج باشد.