این اشخاص در اصل دارای برخی خصوصیات اخلاقی هستند که قدرت مجاب کردن دیگران را به آنها می بخشند و یاعث می شوند که کلامشان تاثیرگذاری بالایی داشته باشد و همین کلام نافذ نیز باعث حرکت آنها به سمت موفقیت می شود.
در این قسمت تلاش داریم شما را با ویژگی های افرادی آشنا کنیم که می توانند به راحتی دیگران را متقاعد به انجام کاری کنند.
۱- می دانند که چطور با دیگران ارتباط برقرار نمایند
اینکه تلاش شما برای متقاعد کردن دیگران تا چه اندازه می تواند موفقیت آمیز باشد، به ارتباط کلی تان با مشتری، همکار یا طرف مقابل تان باز می گردد. اگر آن فرد را به خوبی نمی شناسید بهتر است که هرچه سریع تر رابطه ای دوستانه را با او برقرار نمایید، زمینه های مشترکتان با او را پیدا کرده و در جهت بهبود رابطه خود با آن فرد تلاش کنید.
۲- ویژگی های شخصیتی دیگران را پیدا می کنند
افرادی که قدرت مجاب کردن دیگران را دارند شناختن طرف مقابل خود را در اولویت قرار می دهند. آنها یاد می گیرند فرد مقابلشان چه کسی است و در مورد علاقمندی هایشان مطالعه می کنند. هرچه ویژگی های شخصیتی افراد مقابل به خود را بهتر درک کنید راحت تر می توانید پیام خود را به گونه ای که با خواسته هایشان منافاتی نداشته باشد به آنها منتقل نمایید.
۳- اثری مطلوب از خود بر جای می گذارند
افرادی که قدرت متقاعد کردن دیگران را دارند می دانند که برجای گذاشتن اثری مطلوب بر دیگران اهمیت بالایی دارد چراکه آدم ها ظرف همان چند ثانیه اولیه ملاقات در مورد یکدیگر قضاوت می کنند. آنها می دانند که در هر برخورد باید بهترین اثرگذاری را داشته باشند.
۴- یاد می گیرند که چطور نیازها را تعریف کنید
افراد دارای کلام نافذ می دانند که برای خرید و فروش کالا یا مجاب کردن دیگران به انجام کاری باید نیازی وجود داشته باشد. اگر نیازی نباشد، هیچکدام از این اتفاقات نیز رخ نخواهد داد. لذا بهتر است حوزه ای را که در آن نوعی کاستی یا نقص احساس می شود را بیابید و سپس کالا یا خدماتی که برای رفع این نقیصه در اختیار دارید، عرضه نمایید.
۵- هوش حسی خود را پرورش می دهند
افراد اثر گذار می دانند که چطور احساسات خود را مدیریت نمایند. آنها در درگیری ها آرام هستند و زمانی که اوضاع بر وفق مرادشان نیست کنترل خود را از دست نمی دهند. این افراد همواره آرامش خود را حفظ کرده و دیگران را متقاعد می کنند که باورشان کنند.
۶- کنجکاو و پیگیر هستند
افراد اثرگذار معمولا پاسخ همه سوالات را با خود به همراه ندارند اما همواره سوالاتی در ذهنشان وجود دارد که به دنبال پاسخ برای آنها می گردند. مزیت کنجکاو بودن این است که می توانید بیشتر از چیزی که پیشتر می دانستید یاد بگیرید.
۷- اعتماد به نفس خود را نشان می دهند
اعتماد به نفس همواره برانگیزنده و تاثیر گذار است و شاید از این لحاظ هیچ ویژگی دیگری با آن برابری نکند. هرچه بیشتر به کاری که انجام می دهید اطمینان داشته باشید، واکنش افراد به رفتار شما نیز بار مثبت بیشتری دارد. اغلب افراد به دنبال همان اعتماد به نفسی در دیگران هستند که دوست دارند خودشان داشته باشند.
۸- می دانند که چطور الهام بخش باشند
افراد تاثیر گذار می دانند که انسان به اقتضای طبیعتش دوست دارد با محیط پیرامون همخوانی و هماهنگی داشته باشد. زمانی که با فردی ابراز هم دردی می کنید و زمینه های مشترکتان با او را می یابید، نوعی حس اعتماد را در دیگران ایجاد کرده و به آنها اطمینان می دهید که تنهایشان نمی گذارید و به همین دلیل قادر خواهید بود که اثرگذاری بالایی داشته باشید.
۹- می دانند که چطور یک راوی فوق العاده باشند
این افراد می دانند که چطور یک ماجرا را به شیوه ای تاثیرگذار و اغواکننده تعریف کنند. آنها می دانند زمانی که افراد دیدگاهی اثرگذار در مورد یک مقوله داشته باشند احتمالا آنکه جذبش شده و آن را مورد پذیرش قرار دهند بسیار زیاد خواهد بود.
۱۰- صمیمی می شوند
افراد دارای کلام نافذ اسامی را یاد می گیرند و از آنها در صحبت های خود استفاده می کنند. با این کار احترام شان به فرد مقابل را نشان داده و به او اعتبار می بخشند.
۱۱- اعتبار دارند
آخرین اما شاید مهم ترین ویژگی افراد اثرگذار این است که از ارزش معتبر بودن و واقعی بودن آگاهند. زمانی که دیگران باور کنند شما همان شخصی هستید که ادعا می کنید، مطمئن می شوند که نقش بازی نمی کنید و سعی در پنهان کردن شخصیت واقعی خود ندارید و به شما ایمان می آورند.
توانمندی های خود را دست کم نگیرید و مطمئن باشید که می توانید ویژگی های شخصیتی چنین افرادی را فرا بگیرید. با نیت واقعی و درست تصمیم بگیرید که چنین خصوصیاتی را در خود نهادینه کنید و آنگاه مطمئن باشید که در جهت صحیح حرکت می کنید.
مدت زیادی متخصصان، استعدادها را از روی کنشهای شناختهشدهی ذهن تعریف میکردند. در نتیجه آنها از آزمونهای حافظه، دقت، سرعت عمل و غیره بحث میکردند. این نوع طبقهبندی، کاملا جنبه ذهنی داشت و موجب میشد که یک آزمون را یک متخصص در یک طبقه و متخصص دیگر در طبقه دیگری قرار دهد. آزمونهای استعداد، معمولا به صورت مقیاسها یا مجموعهی آزمونها معرفی شدهاند. نتایج این آزمونها را میتوان به صورت نیمرخ روانی نشان داد. البته این کار زمانی درست خواهد بود که نمره گذاری همهی آزمونهای فردی یک مجموعه، به مقیاس(بهطور مثال مقیاس نمرههای استاندارد یا رتبههای درصدی) تبدیل شود. قدیمیترین نیمرخ روانی به روانپزشک روسی به نام روسولیمو تعلق دارد.
امروزه، استعداد را محصول عوامل متعددی میدانند و روانشناسان برای تحلیل عوامل تشکیلدهندهی استعدادها از روش همبستگی استفاده میکنند. در این روش، آزماینده پاسخهایی را که یک گروه از آزمودنیها به آزمونهای متفاوت دادهاند، در نظر میگیرد و از روی همبستگیهای موجود میان نتایج میتواند به عوامل مشترک و عوامل مستقل پیببرد.
اسپیرمن، اولین کسی بود که در سال ١٩٠۵ از روش همبستگی برای تحلیل عناصر تشکیلدهنده استعدادها استفاده کرد. او متوجه شد که همهی آزمونها بین خود، همبستگی مثبت دارند و به صورت سلسله مراتب قرار میگیرند. اسپیرمن، از این مشاهده نتیجه گرفت که یک عامل وجود دارد و این عامل در همه فعالیتهای ذهنی وارد میشود. او این عامل را “g” نامید. عامل g به صورتهای مختلف تفسیر شده و گاهی بحثهایی را نیز بین روانشناسان به وجود آورده است. خود اسپیرمن آن را “هوش کلی” یا “انرژی روانی” یا “عاملی که در همهی فعالیتها وارد میشود”، تعریف کرده است.
به نظر اسپیرمن، به این عامل، عوامل دیگری به نام عوامل اختصاصی “s” اضافه میشود. وی نام فرضیه خود را “فرضیه دو عاملی” نامید. منظور از فرضیه دو عاملی، این است که یک عامل کلی وجود دارد که در همه فعالیتها دخالت میکند و موجب میشود تا نتایج، همبستگی بالایی را نشان دهند.
عوامل دیگری به نام عوامل اختصاصی وجود دارند که در فعالیتهای خاصی دخالت میکنند. وجود عوامل اختصاصی از عدم وجود همبستگی کامل بین نتایج آزمونها استنباط میشود. ترستون، با استفاده از همان روش اسپیرمن، یعنی استفاده از روش همبستگی مثبت بین آزمونهای روانی، ولی با بهکارگیری روش دیگر تحلیل عاملی به مفهوم دیگری رسیده است که اصطلاحا روش چند عاملی مینامند. به این ترتیب او به تعدادی عوامل اولیه(عواملی که دیگر قابل تجزیه نیستند) دست یافته است. به نظر ترستون این عوامل مستقل از یکدیگر نیستند. آنها با یکدیگر همبستگی دارند و تحلیل عاملی آنها نشان میدهد که بین آنها نیز یک عامل مشترک وجود دارد و این عامل به عامل g اسپیرمن شباهت دارد.
ترستون معتقد است، رفتار هوشمندانه نتیجه تعامل تعدادی عوامل است، نه فقط یک عامل کلی. این عوامل عبارتند از: استعداد کلامی، استعداد عددی، استدلال، تجسم فضایی، سیالی کلامی، سرعت ادراک، حافظه. چند عامل وجود دارند که ساخت استعدادها را تغییر میدهند. مهمترین این عوامل عبارتند از سن، تعلیم و تربیت، تمرین و جنس. بهتدریج که سن کودک بالاتر میرود، توانایی او نیز برای انجام دادن کارهای مختلف بیشتر آشکار میشود. در کودکان، بیشتر عامل کلی اهمیت دارد ولی با افزایش سن، عامل کلی اهمیت خود را از دست میدهد و جای خود را به عوامل گروهی و اختصاصی میدهد. تعلیم و تربیت، عوامل اختصاصی را تقویت و نقش عامل کلی را کمرنگتر میکند. بزرگسالانی که تحصیلات بالا ندارند، از نظر ساخت استعدادها به کودکان نزدیکترند. تمرین در هر زمینه، موجب میشود عامل اختصاصی مربوط به آن تقویت شود. جنس نیز موجب میشود که ساخت استعدادها تغییر یابد. زیرا در اجتماع امروزی، کارهای متفاوتی به دو جنس محول میشود و تواناییهای متفاوتی از آنها انتظار میرود. تعداد آزمونهای استعداد، بسیار زیاد است و در اینجا به مهمترین آنها اشاره میکنیم.
از لحظهای که اولین بار شخصی را ملاقات میکنید، میخواهید هرچه سریعتر بفهمید که آن فرد چه کسی است و چه شخصیتی دارد. شاید به همین دلیل است که به دقت به ویژگیهای خاصی همچون مهربانی، صداقت و هوش و زیرکی توجه دارید.
با توجه به چنین ویژگیهای است که میتوانید در مورد ادامه ارتباط خود با یک شخص تصمیم بگیرید. قضاوت در مورد شخصیت و منش یک فرد میتواند در تصمیمگیریهای مهمی همچون ادامه یک رابطه صمیمی، استخدام یک شخص یا پذیرش پیشنهاد کار نقش اساسی داشته باشد. آدمها براساس همین خصوصیات شخصیتی است که شما را قضاوت میکنند و در مورد این که چه کسی هستید و چه کسی ممکن است نباشید، اظهارنظر کنند.
حال بیینیم این خصوصیات شخصیتی مهم کداماند:
1- دستخط
براساس مطالعه انجام گرفته، روش نوشتن افراد و اندازه دستخط آنها میتواند اطلاعات مهمی را درباره آن شخص در اختیار شما قرار دهد. طبق این تحقیق که به رهبری شرکت National Pen صورت گرفته، مشخص شد که افرادی که دستخط ریزی دارند خجالتی، دقیق و درسخوان هستند و کسانی که اجتماعیتراند، سعی میکنند با دستخط بزرگتر جلب توجه کنند. افرادی که مسائل را جدی میگیرند، هنگام نوشتن قلم خود را بیشتر روی کاغذ فشار میدهند، درعوض کسانی که به قلم فشار نمیآورند و آن را سبک در دست میگیرند معمولاً حس همدلی دارند و حساستراند.
2- رنگ مورد علاقه
طبق مقالهای که در مجله روانشناسی امروز آمده، رنگهایی که غالباً برای لباسهای خود انتخاب میکنید یا به آنها وابستهاید، نکاتی زیادی را در مورد شخصیت شما برملا میکنند. آدمهایی که اغلب رنگ مشکی را انتخاب میکنند، افرادی حساس و هنرمند هستند و به جزییات توجه دارند، آدمهایی که عاشق رنگ قرمزاند در زندگی بسیار پویا و فعالاند. عاشقان رنگ سبز وفادار و مهربانند و کسانی که به رنگ سفید علاقه دارند، افرادی منظم و منطقی هستند و طرفداران رنگ آبی باثبات و حساساند و ملاحظه دیگران را میکنند.
3- جویدن ناخنها
برخی رفتارهای تکرار شونده متمرکز بر بدن میتواند گویای شخصیت شما باشد. واکنش بدن شما به موقعیتهای مختلف، مثلاً کشیدن مو، جویدن ناخن یا کندن پوست میتواند بیانگر بیصبری، سرخوردگی، خستگی و نارضایتی شما باشد. برای مثال همین جویدن ناخن. طبق یک تحقیق، کسانی که اقدام به جویدن ناخن خود میکنند، کمالگرا و همچنین مضطرب و اغلب عصبی هستند.
4- کفشها
بنا به گفته روانشناسان، شما میتوانید با نگاه کردن به کفشهای یک شخص به درستی در مورد او قضاوت کنید. با بررسی قیمت، مدل، رنگ و حالت کفش، میتوانید تا 90 درصد خصوصیات فردی مالک آن همچون درآمد، وابستگی سیاسی، جنسیت و حتی سن وی را حدس بزنید.
5- چشمها
چشمهای شما آینه روح شما هستند. چشمها میتوانند حرفهای زیادی در مورد شما بگوید، این که به چه فکر میکنید، چه احساسی دارید، فریبکاراید یا وفادار. طبق مطالعات صورت گرفته، سازگاری افراد چشم آبی در مقایسه با کسانی که چشمان تیرهتری دارند، کمتر است. از جمله اطلاعاتی که چشمان یک فرد ممکن است لو دهد، عدم توانایی وی در داشتن یک ارتباط چشمی یکنواخت و ثابت با دیگران است که این بیانگر فقدان خودکنترلی و ضعف وی میباشد.
6- وقتشناسی
زود رسیدن یا دیر رسیدن به محل قرار یا جلسات میتواند تاثیر مثبت یا منفی در شخصیت شما داشته باشد. دیر رسیدن به یک قرار مهم، تاثیر منفی در شخصیت شما خواهد داشت؛ در حالی که زود رسیدن به محل قرار به این معنی است که شما برای وقت دیگران احترام قائلید و ذهنی سازمان یافته دارید.
7- دست دادن
مشخص شده کسانی که محکم دست میدهند اعتماد به نفس دارند و این گونه دست دادن بیانگر شخصیت مطمئن و قوی آنها است. این افراد به احتمال زیاد برونگرا هستند و احساسات خود را بروز میدهند و کمتر متین و آراماند. کسانی که آرام دست میدهند، اعتماد به نفس ندارند و همیشه به دنبال راهی آسان برای خروج از چالش هستند. حتی پیشنهاد دست دادن میتواند بین کسانی که کنارهگیر یا مهربان و صمیمی هستند، متفاوت باشد.