شخصیت شناسی چگونه است؟

شخصیت شناسی در روانشناسی تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کرده‌اند. هیلگارد شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوه‌های تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین می‌کند» تعریف کرده است .اگرچه غیر ممکن است که افراد را به طور دقیق و منظم طبقه بندی کنیم،شناسایی گرایش های عمومی شخصیتتان میتواند مفید باشد.دانستن مدل شخصیتتان میتواند اطلاعات ارزشمندی راجع به خودتان بدهد.مانند این که چه مواردی به شما بیشتر از همه انگیزه میدهند یا چه زمانهایی بیشتر تاثیرگذار هستید.شما میتوانید به سادگی با تامل در خود،انجام تست های شخصیتی و دانستن معنای ویژگی های شخصیتی متفاوت،اطلاعات زیادی راجع به خودتان به دست آورید.


روش اول

تامل در شخصیتتان

۱)ارزش ها فکر های بزرگی هستند که تصمیم هایتان را شکل میدهند.

این فکرها هدفهای وسیعی مانند داشتن امنیت مالی،نزدیک بودن به خانواده یا سالم ماندن هستند.زمانی که بتوانید ارزش هایتان را تصدیق کنید،میتوانید هدف هایی داشته باشید که در راستای شخصیتتان هستند.این کار احتمال رسیدن به اهدافتان را افزایش میدهد و به داشتن یک زندگی شاد منجر میشود.

برای مثال،اگر به داشتن امنیت مالی اهمیت میدهید،میتوانید هدفتان را داشتن دستمزد ۶ ماهتان را در یک حساب پس انداز ضروری قرار دهید.اگرچه عملی شدن این کار سخت است،اگر با ارزشهایتان صادق باشید،شانس موفقیتتان بیشتر است.


۲)بدانید راجع به چه چیزهایی شوق دارید.

درحالیکه ارزشهایتان انگیزه ی هدفهایتان هستند،اشتیاقاتتان میتواند تمرکز لازم برای رسیدن به اهدافتان را فراهم کند.اگر چیزی برای مدتی طولانی شما را سرگرم نگه دارد،میفهمید که برای آن مورد اشتیاق دارید.اگر یک حرفه(یا حتی سرگرمی)در رابطه با این شوق ایجاد کنید،خوشحال تر و راضی تر میمانید تا این که از آن ها غافل شوید.

برای مثال،اگر اشتیاق شما هنر است،اگر روی حرفه ای که مربوط به هنر باشد تمرکز کنید،بسیار خوشحال تر خواهید بود تا بخواهید روی در عوض مثلا روی بانکداری تمرکز کنید.حتی اگر هنرمند نیستید میتوانید کارهایی مانند مدیریت هنر،آموزش هنر یا نوشتن راجع به هنر انجام دهید.


۳)نیازهای اجتماعی تان را بفهمید.

اگرچه همه ی افراد به موارد اجتماعی مانند دوست و ساختاری حمایت کننده نیاز دارند،مقداری که هر فرد به این موارد نیاز دارد میتواند متفاوت باشد.در این جاست که کلمات درون گرایی و برون گرایی وارد عمل میشوند.متوجه شوید که چگونه پس از یک هفته ی  کاری سخت خودتان را شارژ میکنید.با دوستانتان بیرون میروید یا به زمانی برای خلوت با خود نیاز دارید؟فهمیدن این نیازها به شما اجازه خواهد داد تا خودتان را در هر روز از زندگی تان،متعادل و خوشحال نگه دارید.

برون گراها از بودن در جمع و خودجوش بودن لذت میبرند.

درون گراها از خلوت با خود و با احتیاط برنامه ریزی برای روزشان لذت میبرند.


۴)ریتم تان را دنبال کنید.

دانستن زمانی که بیشترین انرژی را دارید و زمان های خستگی تان میتواند در موفقیت عمومی تان نقش مهمی داشته باشد.زمانهای داشتن بهترین و بدترین حالتان را یادداشتن کنید.مواردی مانند چه زمانهایی گشنه هستید یا بیشتر چه زمانهایی دوست دارید ورزش کنید را دنبال کنید.از این اطلاعات استفاده کنید تا ذهن و بدنتان را هماهنگ نگه دارید.

اگر سحرخیز هستید،کار کردن در شیفت سوم ممکن است برایتان مناسب نباشد.در نقطه ی مقابل،افرادی که شب ها دیر میخوابند احتمال دارد برای شروع کار در ساعت ۶ صبح دیر کنند.


۵)نقاط ضعف و قوتتان را بشناسید.

هیچکس کامل نیست و این اشکالی ندارد.مواردی که دیگران شما را برای خوب و بد انجام دادن آنها میشناسند،بدانید.همچنین،به زمانهایی که در انجام یک کار موفق هستید و زمانهایی که با آنها در کشمکش هستید،توجه کنید.این کار شروع به ایجاد آگاهی از استعداد ها و توانایی های مخصوص خودتان میکند.زمانی که این موارد را بشناسید،میتوانید از آنها برای بهبود نقاط ضعفتان یا انجام نقاط قوتتان استفاده کنید.

نقاط قوتتان میتوانند توانایی هایی مانند تمرکز،مهارت در ریاضی،خلاقیت و درک افراد باشد.

  

۶)بازخورد بگیرید.

ز دوستان و خانواده تان بپرسید شخصیت شما را چگونه می بینند.چیزهایی که میگویند را با چیزهایی که خودتان احساس می کنید مقایسه کنید.اگر بهم ربط دارند،احتمالا این ویژگی های را دارید.

اگر چند فرد نزدیک به شما نظرهای متفاوتی درباره ی شخصیت شما دارند،باید باورهای راجع به خودتان را آزمایش کنید.


روش دوم

انجام تست های شخصیت

۱)یک تست شخصیت انتخاب کنید.

این تست شخصیت مربوط به کارل جونگ است.او در سالهای ۱۹۰۰ راهی برای شناسایی ویژگی های مخصوص هر فرد ایجاد کرد.از آن زمان این راه به مدل های متفاوتی تغییر پیدا کرده است.بعضی از این مدل های معروف شامل:

پرسشنامه ی شخصیت و ارجحیت ها (PAPI) – این تست معمولا برای شناسایی برگزیدگان در زمینه ی بازرگانی استفاده میشود.

مقیاس مدل Myers-Briggs – این تست برای شناسایی ارجحیت های شخصی در درون گرایی،برون گرایی،احساس ها،تفکرات،بصیرت و عملکرد است.

تست رنگ های واقعی – این تست ویژگی های شخصیتی را برای راحت تر درک کردن در رنگ ها طبقه بندی می کند.


۲)تست را با ذهن آرام انجام دهید.

چند نفس عمیق بکشید یا از روش تجسم استفاده کنید تا قبل از انجام تست شخصیت ذهنتان را آرام کنید.همچنین باید تست را زمانی که کاملا استراحت کرده اید و سیر هستید انجام دهید.استرس داشتن در طول انجام تست باعث میشود درست و صادقانه جواب دادن سخت تر میشود.زیاد فکر کردن به هر سوال باعث گیج شدن راجع به جواب درست میشود.


۳)به سوالات صادقانه جواب دهید.

پس از سالها تحصیل،انتخاب جواب درست یا درست ترین جواب برای اکثر افراد سخت است.در تست های شخصیت چیزی به نام جواب درست یا غلط وجود ندارد.به شما نمره داده نمی شود.شما ویژگی های شخصیتی تان را توضیح میدهید.پاسخی را انتخاب کنید که میدانید ویژگی شماست نه ویژگی که میخواهید داشته باشید و نه ویژگی که فکر می کنید باید درست باشد.

برای مثال،سوالی مانند “دوست دارید پروژه ای را رهبری کنید یا به شما دستور العمل داده شود؟”را در نظر بگیرید.بسیاری از افراد ممکن است احساس کنند که میخواهند “رهبری کردن”را انتخاب کنند چون فکر می کنند جواب درست است اما اگر از این ایده متنفر هستید،باید جواب “دستور العمل دادن” ر ا انتخاب کنید.


روش سوم

درک نتایج تست شخصیت

۱)پایه ی اغلب تست های شخصیت را بدانید.

اگرچه این مورد میتواند برای همه ی تست های شخصیتی که وجود دارند درست نباشد،اکثر تست های شخصیت بر پایه ی ۵ ویژگی استوار هستند.هرکدام از این ویژگی ها در درجاتی در همه ی افراد وجود دارند و شخصیتتان بستگی به این دارد که کدام یک از این ویژگی ها در شما غالب است.این ۵ ویژگی شامل:

  • گشودگی
  • وجدان
  • برونگرایی
  • سازگاری
  • روان رنجور خویی

۲)به هر ویژگی مثل یک طیف نگاه کنید.

برای مثال،هیچ فردی کاملا درون گرا یا کاملا برون گرا نیست.به این معنی که فردی وجود ندارد که بخواهد همیشه تنها یا همیشه درجمع باشد وجود ندارد.بر اساس این گفته،اکثر افراد بیشتر به یکی از این ۲ مورد تمایل دارند.این برای هر ویژگی شخصیتی صادق است.شما نمی توانید کاملا با ۱ ویژگی توصیف شوید اما میتوانید محل قرار گیری خودتان از برون گرایی تا درون گرایی را مشخص کنید.

این مورد برای ویژگی های دیگر از جمله گشودگی،وجدان،سازگاری و روان رنجور خویی نیز صادق است.


۳)از تغییرات آگاه باشید.

با گذر زمان،ما موارد جدیدی را تجربه می کنیم.این تجربیات جدید ما را مجبور می کنند تا رشد و تغییر کنیم.باید آگاه باشید که این تغییرات چگونه روی شخصیتتان تاثیر می گذارند.زمانی که شخصیتتان تغییر می کند،به خودتان اجازه دهید تا آن را تصدیق کنید،اهمیتی ندارد که چقدر آرام این کار را انجام دهید.اینکار به شما اجازه میدهد که در حالی که رشد میکنید،با خودتان صادق باشید.


۴)بخشی از شخصیتتان که شما را ناراحت می کند،تغییر دهید.

اگر با شخصیتی که در حال حاضر دارید خوشحال نیستید،میتوانید تغییر ایجاد کنید.میتوانید فقط با ایجاد هدف ها و تمرکز روی ویژگی هایی که میخواهید داشته باشید،میتوانید در زمان کوتاهی در شخصیتتان تغییر ایجاد کنید.اگر به این کار طولانی مدت ادامه دهید،میتوانید تفاوت را در خودتان ببینید و ویژگی های اجتماعی و احساسی تان را تا حدی تغییر دهید تا طولانی مدت شوند.

اگر در تغییر جنبه هایی اساسی از شخصیتتان مصمم هستید،میتوانید با یک متخصص روانپزشکی مشاوره کنید.آنها میتوانند راهنمایی ها و نظارت هایی برای کمک به رسیدن به هدف هایتان با راهی ایمن در اختیارتان قرار دهند.